شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مدح وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل
ای بـوسـهگـاه خـیـل مـلک آسـتـانهات وی داده کــعبه تکیه به دیوار خانهات
مژگان تـوست تیـرمحبت که هردلی از ابـتـدای خـلـقـت دل شـد نـشـانـهات
نازم به لطف و مرحمت ورأفتت که هست حتی به حـشر،بارغــم مـا به شانهات
مائـیم سائل و تـو خــدا را خـزانـهدار همـچـون خـدا حـدود نـدارد خـزانهات
آدم بـه گنـدم حـرمت خُـلد را فروخت جـبـریـل بــودشـیــفــتـۀ دام و دانـهات
مـرغ دل مــسیـح هــم از بـام آسـمـان پـر میزنـد بـه جانـب نقــارهخـانـهات
از بسکه عاشقم به تو از راه دورهم صــورت نــهـادهام بـه درآسـتــانـهات
نه غم زنار دوزخ و نه شادم ازبهشت داغـی مـرا بـه دل نَـبُـوَد جـزبهانهات
برغربت تو حجره دربسته میگریست پـرپــر زدی چـو در بــغـلِ نازدانهات «میثم»به هرکجاکه رود،آشیان توست ای وسـعـت زمیـن وزمـان آشیـانهات